جدول جو
جدول جو

معنی پیش خوانی - جستجوی لغت در جدول جو

پیش خوانی
عمل پیش خواندن، عمل بحضور طلبنده، (روضه خوانی) یا منبری، خواندن دسته جمعی چند پسر و دختر با هم شعری را برابر مستمعان و بینندگان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیش خوان
تصویر پیش خوان
کسی که در مجلس وعظ یا روضه خوانی چیزی بخواند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیش خوان
تصویر پیش خوان
کسی که در مجلس تازه واردان را معرفی می کند، کسی که پیش از وعظ و روضه خوانی، مجلس را با روضه خواندن آماده می کند، پامنبری
فرهنگ فارسی معین
عمل کسی که جن و پری را بعزیمت حاضر سازد (بر وفق عقیده عامیانه) افسونگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش خواندن
تصویر پیش خواندن
بحضور طلبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیت خوانی
تصویر گیت خوانی
سرود خوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش خواندن
تصویر پیش خواندن
((خا دَ))
احضار کردن
فرهنگ فارسی معین
پیشگاه خانه صدراطاقصدر بیت رواق مقابل پس خانه، ایوانی که در مرتبه دوم باشد، بار و چادر و اسباب سفر شاهان و بزرگان که از پیش برند: درتوجه خراسان اهتمام نمود (شاه عباس اول) و در ساعت سعد از مقر سلطنت عظمی پیشخانه همایون بیرون زدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش خانه
تصویر پیش خانه
((نِ))
پیشگاه خانه، ایوان، لوازم و اسباب سفر که از پیش فرستاده شود
فرهنگ فارسی معین
صندوق مانندی که دکانداران (عطار سقط فروش و غیره) در پشت آن نشینند و بر بالای آن ترازو آویزند جلوخان پیش تخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش خان
تصویر پیش خان
پیش خان، میز درازی که فروشنده کالا پشت آن می ایستد
فرهنگ فارسی معین
میز دراز صندوق مانند که جلو دکان می گذارند و فروشنده پشت آن می ایستد
فرهنگ فارسی عمید
عمل پیش خوان: چون شود هنگامه گل گرم در طرف چمن پیشتر از مرغ بستان پیش خوانی میکنم
فرهنگ لغت هوشیار